سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون سختى به نهایت رسد ، گشایش در رسد ، و چون حلقه‏هاى بلا سخت به هم آید ، آسایش در آید . [نهج البلاغه]
ازادی حجاب حسرت یک طلبه

داشت غذا میخورد ولی مثل یه بچه روی زمین می ریخت!

پیش خودم گفتم فرهنگ غذا خوردن هم بلد نیست!

داشت می رفت بیرون پاش خورد به لیوان اب . ابها ریخت روی فرش !

گفت: ببخشیدا !

گفتم معلوم نیست چطوری می خوره چطوری راه میره !

دخترش اومد داخل گفت : مامانم فقط روبرو را می تونه ببینه اطراف را و پایین چشمش را نمی بینه !

گفت : چشمهاش هر روز کم سو تر میشه !

از خودم و از خدای خودم خجالت کشیدم !

چرا مدام با خودم در مورد بعضی ها قضاوت نادرست و عجولانه  میگیرم!

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط دنیا با اخرت 91/3/28:: 2:35 عصر     |     () نظر